سلام
اینکه مجموعه داری یک نوع عشق هست و ازین صحبتها درسته و دلیل اینکه الان اینجا دور هم هستیم هم همینه, اما باید به مجموعه به عنوان یک سرمایه هم نگاه کرد بارها دیدم خیلیها به دلیل انواع مشکلات مادی که براشون پیش امده و نیاز شدید به پول مجموعشون رو فروختن یا حداقل بخشی ازش رو, نکته مهمی که کمتر بهش اهمیت داده میشه اینه که همه کلکسیونرها توان خرید سکهای بانکی رو ندارند و همیشه در محاسبه قیمتهای جدید چه سکه چه سایر اجسام کلکسیونی در حقشون کم لطفی میشه . مثلا سکه ای با کیفیت f چند سال پیش قیمتش 100 بوده الان هم قیمتش 100 هست یا مثلا سکه هزار دینار ناصر کیفیت f سال 93 قیمتش 70 بوده بعد 6 سال شده 80 هزار ,
مثلا سال 93 پول یه پنج هزار دیناری ناصریی رو میدادید یه موتور اپاچی میخریدید الان همون موتور شده 30 ملیون سکه شده 8 ملیون , حالا بسته به کمیت سکه بعضیها رشد داشتن بعضیا هیچ رشدی نداشتن. ناگفته نماند تورمی که داخل کشور هست توی این قضیه نقش زیادی داشته. در واقع اگه بخوایم با توجه به تورم حساب کنیم از این سرمایه گذاری در بخش مجموعه داری هیچ سودی که نکردیم هیچ ضرر هم کردیم.
نه تنها سکه بقیه اجسام کلکسیونی هم به همین شکل هستن چه اسکناس چه تمبر و... مثلا هفت هشت سال پیش یه قوطی کبریت مقوایی هزار تومن خرید فروش میشد الان کسی هزار تومن هم نمیده,یه قراض کبریت رو به زور میتونی بفروشی 70 هزار تومن. تورم بالاست جیب مردم خالی, توی این زمونه مردم به زور خرج زندگیشون تامین میکنن دیگه نمیرسن برای سرگرمیها و علاقهاشون هزینه ای بزارن کنار.
تنها مجموعه داری که توی ایران نسبت به بقیه بهتر بوده, مجموعه داری در ضمینه هنر و نقاشی هست که نون رو همیشه به نرخ روز میخورن که البته اونها هم ناراضی هستن ولی باز وضعیتشون از سایر ضمینهای مجموعه داری بهتر هست .
در کل مجموعه داری در جهان یکی از کارهای پر درامد هست که متاسفانه در ایران به این شکل نیست.