لطفا منتظر بمانید...
تبلیغات

هخامنشیان

/ancient-coins/هخامنشیان.html2012-03-30
logo
سکه ها

در سال 546 پ.م کوروش بنیانگذار هخامنشي کشور ليدي را تسخير نمود و اکثر مناطق يونانى نشين را زیر سلطة خود در آورد ، بجز کشور ليدى به نواحى تصرف شده که در آنها ضرب سکه رايج بود اجازه داد که مثل قبل به ضرب سکه هاى محلى ادامه دهند و تنها ضرب سکه هاى سلطنتی کرزوس را متوقف نمود. کوروش هخامنشي با اينکه متوجه لزوم سکه و تأسيس ضرابخانه شده بود ولى مرگ به او اين فرصت را نداد. لذا داريوش هخامنشي (522-486 پ .م ) نخستین کسي بود که در ايران بضرب سکه اقدام نمود. وى سکه هاى طلا و نقره بنام هاى (دريک Daric و شکل يا سيگلوی Siglos) به ترتيب به وزن 8.4 گرم و 5.6 گرم ضرب نمود. بر روى سکه تصوير شاه هخامنشي به شکل کماندار پارسي ديده مي شود که به علامت نيايش خداى بزرگ اهورمزدا ، زانوزده و کمانى را در حال کشيدن زه و در دست ديگر نيزه اى دارد. در پشت سکه نيز چند فرورفتگي مشاهده مي شود . همچنين سکه اى از داريوش سوم بدست آمده است که بجاى نيزه خنجرى را بدست گرفته است . سکه هاى نخستین هخامنشي بنام سکه هاى شاهي معروف بوده است. قدرت مالى هخامنشيان بسيار زياد بوده بطوري که مزد هر سرباز خازجي که براى ارتش ايران کار ميکرده است يک سکه طلا "دريک" در ماه بوده است. در سراسر ايران هخامنشي ضرابخانه هاى سلطتنى بنابر آنچه که احتياج بود سکه ضرب مي کردند ولى در مواقع لزوم بروز جنگ فرمانروايان يا ساتراپ هاى محلى که اطراف پادشاه مامور تشکيل و تدارک سازوبرگ و جنگ افزار بودند سهم بيشتري براى ضرب سکه از خزانه سلطتني دريافت مي کردند از ساتراپ هاى هخامنشي که در تاريخ ايران نام آنها برده شده است مانند داتام- پاره و فرناباد که مدتها فرمانروايى کيليکيه و سوريه و بابل را داشتند سکه هاى با ارزشى در مجموعه موزه ملى موجود مي باشد.

از انواع ديگر سکه هاى هخامنشي سکه هاى پادشاهان و ساتراپ های تابع مانند شاهان قبرس و فينيقيه و امراي کاري ، ليسى، آراد مي باشند که مدتها زير نظر دولت هخامنشي در آمدند و استقلال داخلي پيدا کرده و سکه ضرب نمودند. از سکه هاى بسيار جالب سکه هاى صيدا را ميتوان نام برد. در يک طرف اين سکه نقره نقش کشتي جنگي و در طرف ديگر نقش اردشير سوم هخامنشي را سوار بر گردونه اى بسيار زيبا ميبينيم (358-326 پ .م ) . بر سکه نقره ديگرى نقش اردشير دوم کمان بدست ايستاده و در پشت سکه نقش کشتى جنگي با بادبان نقر شده است (744-358 پ .م )که با مشاهده اين سکه ميتوان به تاريخ دريانوردي ايران در دوره هخامنشي و وضع کشتي هاى جنگي و اهميت آنها پي برد.

در ميان پادشاهان باستاني كمتر فرمانروايي را مي يابيم كه مانند داريوش به اين خوبي دريافته باشد كه كاميابي يك ملت بايد بر بنياد اقتصادي سالم گذاشته شود . داريوش مي دانست كه ابتدا بايد يك دستگاه منظم از وزن ها و اندازه ها داشته باشد . يك نمونه رسمي از اين اندازه ها ارش شاه است كه مانند خط كشي از سنگ آهن سياه با اندازة 118 اينچ است و نام و عنوان داريوش روي آن اصل اعتبار آن را نشان مي دهد . بعضي تصور كرده اند كه داريوش اولين كسي است كه نخستين سكه ها را در ايران رواج داد . داريوش بي آنكه سكه هاي سابق را از رواج اندازد ، پولي به اسم دريک در ايران رواج داد . اين سكه طلا از سكه طلاي كرزوس كه در ليدی زده مي شد سنگين تر بود . مقارن با اين سكه طلا پولي از نقره زدند كه به شكل يا سيكل معروف است . وزن سكه هاي نقره 10/5 بود ، بنابراين مي توان استنباط كرد كه نسبت نقره به طلا در آن زمان يك به سيزده و ثلث بوده است . مسكوكات ذكر شده در ايران و ممالک تابعه رواج داشت و ماليات ها و حقوق ساخلوها و غيره با اين سكه ها پرداخت مي شد . ولي بايد در نظر داشت كه دريك را كم سكه مي زدند و در مجموع سکه ها در خزانه هاي ايران بيشتر از شمش بود . به همين جهت عده دريک هايي كه تا زمان ما باقي مانده است كم است . ظاهراً ساتراپها مجاز بودند سكه نقره كم ارزش و مس بزنند ، اين نوع سكه ها غالباً در آسيای صغير و فينيقيه زده مي شد . ولي در سكه های مزبور در خارج از ايالت آنها حكم جنس را داشت . سكه طلا فقط همان دريک بودند كه فقط شاه مي توانست ضرب كند ، روی سكه های هخامنشي تاريخ نيست اما از صورت شاهان مي توان تاريخ آنها را تقريباً معين كرد . حدس مي زنند كه نخستین سكه داريوش در سال 516 ق.م زده شده است . بر يک طرف دريک ها صورت تيراندازی از پارس است كه يک زانو را به زمين زده و زه كمان را مي كشد . دو دريكي و نيم دريكي خيلي كم به دست آمده است .

داريوش نسبت به سكه ها و بدون غش بودن آنها بسيار حساس بود ، چنانچه هرودت مي گويد : يكي از عواملي كه آريانه حاكم مصررا اعدام كرد اين بود كه سكه اي از نقره زد كه كامل العيار بود ، اگر چه ولات حق زدن سكة نقره را داشتند ولي كامل العيار بودن سكه ها داريوش را خوش نيامد. داريوش علاقه داشت كه عيار پول طلا دريک و پول نقره شیكل هميشه يک اندازه باشد و هيچ نقطه اي از امپراطوري ايران در پول طلا و نقره بيش از ميزان مقرر غش نمي زدند . به همين جهت پول ايران مرغوب ترين پول دنيای قديم بود و مورد اعتماد تقريباً تمام كشورهاي دنياي قديم بود . حتي اگر داريوش متوجه مي شد كه ضرابخانه ها كه زير نظر ساتراپها كار مي كردند بيش از اندازه در سكه ها غش زده اند ، به شدت برخورد مي كرد ، نمونه آن والي باختر بود كه به شدت مورد مجازات قرار گرفت .

 در بين سكه هاي هخامنشي ، به سكه هايي بر مي خوريم كه از لحاظ هنري ممتازند ، در يک روي سكه ها شاه سوار بر اسب و بر روي ديگر نقش كشتي نقر شده است . پس از داريوش بزرگ بعضي از ممانک و ساتراپها ، البته به ندرت اجازه يافتند كه جداگانه سكه ضرب كنند ، روي سكه به خط و زبان آن منطقه اي بود كه سكه را در آنجا ضرب مي كردند . اما بيشتر به خط آرامي بود . زيرا خط ميخي مخصوص كتيبه ها بود و برروي سكه به كار نمي رفت . در اين دوره تهيه و به كار اندازي سكه در معاملات نه تنها در امور بازرگاني داخلي و خارجي تسهيلاتي فراهم كرد . بلكه به توسعه بانكها كه به تدريج رونق مي گرفتند نيز كمك مؤثري كرد . در اواخر عهد هخامنشي دو دريكي نيز ضرب مي شد. همواره بر اثر ورود مسكوكات ، تجارت داخلي شايد سريعتر از تجارت خارجي توسعه مي يافت . همچنين سكه ، فعاليت بانک ها را توسعه داد . شاهنشاهي هخامنشي برای بانک ها امكاناتي بوجود آورد كه تا آن زمان سابقه نداشت . در زمان هخامنشيان بانک های خصوصي تأسيس شد . شاهان هخامنشي خراج را به شكل جالبی انبار مي كردند . آنها طلا يا نقره را ذوب مي كردند و درون كوزه اي مي ريختند . وقتي كه كوزه پر مي شد ، آن را انبار مي كردند و هنگام نياز آن قدر كه لازم بود از كوزه ها را مي شكستند و سكه ضرب مي كردند . هنگامي كه اسكندر شوش را تصرف كرد ، با مقدار زيادي شمش خام روبرو شد كه خام نگهداري مي شد . درباره خراج در زمان كوروش و كمبوجيه هيچگونه ضرورت وجود پول را ايجاد نمي كرده است چون اقوام خراج خود را به صورت فلزات گرانبها پرداخت مي كردند . با وجود اين سكه هاي طلايي ليدي بوسيله هخامنشيان مورد استفاده قرار مي گرفتند . البته اين امكان هم وجود دارد كه كروزئيدهاي نقره منحصراً در زمان تسخير سارد بوسيلة كوروش ضرب و رايج شده و به اين ترتيب عملاً نقش پول پادشاهي را بازي كرده باشند .